مقاله ای در مورد وقف

مقدمه :

.بسيارى از معضلاتى که در زمينه هاى مختلف گريبانگير مردم جامعه است تنها به وسيله دولت و دستگاههاى اجرايى قابل حل نبوده و مشارکت و معاضدت خود مردم است که معضلات را از سر راه رشد و توسعه آن جامعه بر خواهد داشت. وقف نهادى است که از طريق آن مى توان بخش قابل توجهى از مشکلات و تنگناهاى جامعه را شناخت و اموال و دارايى هاى افراد نيکوکار را داوطلبانه در جهت رفع آنها به کار بست. اين نهاد با وجود برخوردارى از قدمت زياد آنطور که شايسته است فراگير نشده و نقش آن در ابعاد گوناگون تا حدودى مکتوم و مستور مانده است. اميد آنکه اين نوشتار بتواند به بخشى از ثمرات و اثرات اين حرکت خداپسندانه و مردم گرايانه در عرصه هاى مختلف بپردازد و نقش آن را در جامعه تبيين نمايد.

در اين مقاله نقش نهاد وقف را در بهبود اوضاع اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى مورد بررسى قرار مى دهيم. پس از تعريف واژه وقف، پيشينه نهاد وقف و وجود آن را دراسلام و بعد از اسلام و يا تأثير پذيرى از جهان بينى اسلامى مورد اشاره قرار خواهد گرفت وگستردگى زمينه هاى مختلف آن تبيين خواهد شد. همچنين سيره عملى پيامبر و ائمه معصومين در زمينه وقف به صورت مستند از منابع روايى ارائه مى گردد و آنگاه نقش اين نهاد در جامعه از سه رويکر اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى بطور نسبتاً مبسوط تشريح مى گردد و همچنين نقش توسعه اى آن و در انتها مطالب مطروحه جمع بندى و نتيجه گيرى خواهد شد.از ويژگيهاى اموال و دارايى ها، قابل نقل و انتقال بودن آنهاست که يا بطور اختيارى بوسيله خريد و فروش صورت مى گيرد ويا با عوامل غير اختيارى مثل ارث عملى مى گردد. قانون وقف اين ويژگى نقل و انتقال را از موقوفه سلب مى کند و از اين رو وقف به حبس 5)تعريف مى شود. يعنى اصل مال مى ماند و منفعت آن، جا به جا و منتقل و مردم از منافع آن بهره مند مى شوند و اين همان معناى حديث نبوى است.

چيزى که وقف را از ساير نهادهاى مالى اسلام متمايز مى سازد ماندگارى اصل موقوفه است که حتى از معناى لغوى وقف نيز برداشت مى شود. فرهنگ نامه آکسفورد هم به دوام و هميشگى بودن وقف اشاره دارد.

وقف را از نظر کسب منافع و عوايد مى توان به دو نوع تقسيم کرد: الف) وقف انتفاع که مقصود ار آن تحصيل درآمد مادى نيست مانند: احداث مسجد، حسينيه، پل، جاده و....که همواره با عوارض خارجى مثبت همراه است.ب) وقف منفعت که به منظور کسب درآمد مادى صورت مى گيرد تا در موارد مشخصى هزينه گردد مانند اينکه مغازه اى وقف شود تا از عوايد آن بتوان مدرسه اى را اداره کرد.از لحاظ سرپرستى در خصوص برداشت درآمد هزينه کردن منافع موقوفات، وقف يا به صورت عامه است که سرپرستى آن از اختيارات دولت اسلامى مى باشد و يا به صورت خاصه است که واقف به هنگام وقف فرد مشخصى را به عنوان موقوف عليه تعيين مى نمايد.

نگاهى کوتاه به پيشينه تاريخى وقف

الف : وقف در اسلام:

اوقاف که احباس هم ناميده مى شود دردوره بعد از ظهور اسلام با توجه به تعاليم نوع دوستانه اى که در اين دين الهى آمده است با شکلى گسترده و فراگير شيوع يافته و اختصاص آن به معابد و پرستشگاه ها نبود بلکه در راه تعليمات و زدودن فقر نيز به کار گرفته شد و نقش اجتماعى و فرهنگى گسترش يافته اى را در حيات مسلمانان ايفا نمود.

طبق مدارک تاريخى نخستين وقف در اسلام توسط پيامبر اسلام (ص) انجام شد.آن حضرت در سال سوم هجرت پس از جنگ احد هفت بوستان و مزرعه آباد را به نام "بساتين السبعه" که به ايشان هديه شده وقف نمودند و توليت آن را پس از رحلت خود به حضرت فاطمه واگذار کردند. اين بوستان ها متعلق به يک يهودى بنام مخيريق بود که در جنگ احد به يارى پيامبر آمده بود، مخيريق نامى از اغنياى احبار يهود بنى قينقاع اسلام ناورده است که به صف مجاهدان اسلام پيوست و وصيت کرد که اگر کشته شد دارايى اش را در اختيار حضرت محمد (ص) قراردهند تا به هر خير که خدايش فرموده و خود خواهد هزينه کند..

بطورکلى در دوران بعد از اسلام نيز هر وقت امنيت و آرامش نسبى پديدار مى شد زمامداران و وزراء و مردم ثروتمند انسان دوست، دست به فعاليت هاى عام المنفعه مى زدند و يا مبادرت به وقف املاک خود مى نمودند.

عوايد موقوفات معمولاً براى نگهدارى مسجد، مدرسه يا بيمارستان به مصرف مى رسيد، فقط در ادوار متأخر، وقف کردن ملک براى افراد يا خاندان ها افزايش يافت.

 

ب ـ وقف در قرآن

 در قرآن مجید آیه ای که بر وقف و احکام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولی می توان از باب اولویت با آیات مربوط به «احسان و انفاق»، «قرض الحسنه»، «تعاون» و «صدقه» به جواز و بلکه جهان و استحباب وقف استدلال کرد؛ از جمله آیاتی که به طور عموم بر انجام خیرات و تشویق و تحریض آنها دلالت دارد، آیه 92 از سوره آل عمران است که می فرماید:

                                               «لن تنالُوا البرَّ حتّی تُنفقوا من شیءٍ فإنّ الله به علیم» 

  شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر آن که از آنچه دوست می دارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کنید «هرچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است». و نیز آیه 46 از سوره کهف که می فرماید:

                         «المالُ و البَنونَ زینةُ الحیاةِ الدنیا و والباقیات الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً خیرٌ اَملاً»

 

 مال و فرزندان زینت حیات دنیاست و (لیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است ( مانند نماز و تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسته و موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسی بهتر (عاقبت) آن نیکوتر است.

  برای نگرش به مقام«وقف» در قرآن کریم بایستی آیات شریفه ای که بر «انفاق، احسان، عمل صالح، خیرات، مبرات،...باقیات صالحات، ایثار،...صراحت دارد در نظر گرفت و از طرفی مبارزه بی امان وحی الهی را با «کنز مال، تکاثر، تفاخر، استکبار سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن قهر آمیز یتیم، پرخاش برسائل و ...را با تعمیقی وسیع از سه علم و ایمان بنگریم. 

  

ج ـ وقف در سنت:

 دومین منبع از معارف اسلامی سنت است که شامل قول، فعل و تقریر پیامبر اسلام (ص) و نیز ائمه اطهار علیهم السلام می شود. در حدیث مشهوری از رسول اکرم (ص) آمده است که می فرماید:

«هرگاه فرزند آدم بمیرد عمل او قطع می شود مگر از سه چیز، صدقه جاریه (وقف) عملی که از آن سود برده شود و فرزند صالحی که برای او دعا کند»

 

 از نظر عملی نیز، پیامبر (ص) در این امر خیر، مانند سایر کارهای نیک، معلم بشریت بودند، چنانکه در تاریخ آمده است: پیغمبر اکرم (ص) زمینی را وقف کرد و منافع آن را برای ابن السبیل صدقه قرار داد. همچنین مردی یهودی به نام «مخیرق» که در جنگ اُحد مسلمان شده بود، همراه لشکر اسلام در جنگ با مشرکین شرکت کرد، هنگامی که به سوی اُحد حرکت می کرد وصیت کرد که اگر من مُُردم هفت قطعه باغهای من مال رسول الله (ص) باشد. (مخیرق در آن جنگ کشته شد) و آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (ص) در آمد و آن حضرت نیز در آن تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (ص) باغ ها را اداره می کردند، تا سال هفتم هجرت کار بدین قرار گذشت و در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند، این باغ ها وقف خاص یعنی وقف بر فاطمه (س) دختر پیغمبر (ص) بود. امام سجاد (ع) فرموده: پس از درگذشت رسول خدا (ص) عباس با فاطمه (س) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده امیر المؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که حوائط بر فاطمه (س) وقف است.حضرت فاطمه (س) هنگام شهادت وصیت نامه ای در مورد این باغها تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیر المؤمنین و حسنین (ع) واگذار کرد، متن این وصیت نامه به نقل از امام باقر (ع) در کتاب وسائل الشیعه آمده است.

 موقوفه های رسول اکرم تنها منحصر در این هفت باغ مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمین های دیگری را به نام صدقات رسول الله (ص) ذکر کرده اند. 

 

د ـ وقف در زندگی اهل بیت (ع):

ائمه (ع) با تأسی از پیغمبر اسلام و حضرت زهرا (س) و به عنوان امام و رهبر و معلم جامعه مسلمین اهتمام زیادی در گسترش فرهنگ وقف در جامعه داشته اند، با قول وصل و تقریر خود این اقدام خدا پسندانه را مورد ترغیب و حمایت قرار می دادند. در مقام عمل نیز ائمه (ع) به فراخور توانایی مالی که دانسته اند و مصلحتی که تشخیص می دادند اقدام به وقف اموال خود می نمودند. در میان ائمه (ع) حضرت امیر (ع) بیشترین موقوفه ها را داشته اند.

در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که «علی (ع) در "ینبع" صد چشمه در آورد و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمود و چاه هایی در راه کوفه و مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر حمزه و در میقات و کوفه و بصره و آبادان بنا کرد»

وقف نامه های متعددی از حضرت امیر (ع) به یاگار مانده که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می کنیم.

 

ز:وقف در ايران

وقف در ايران سابقه طولانى دارد بطوريکه نذورات و وقف اموال به آتشگاه ها و معابد از دوران باستان متداول بوده است و در دوره اسلامى نيز با تحول در شکل و احکام آن ادامه پيدا کرده است. اوقاف در ايران از زمان تصرف سرزمين ايران بدست مسلمانان عرب و در قرن اول هجرى رو به گسترش و تحول نهاد.

مرحله اول توسعه وقف در ايران با تصرف زمين هاي" مفتوح العنوه "،(اراضى که مسلمانان از کفار از طريق جنگ به تصرف درآوردند) آغاز مى شود.زيرا اينگونه اراضى در حکم وقف است. در دوره خلفاى عباسى که به عصر طلايى تمدن اسلامى شهرت دارد، رقبات موقوفه و درآمد آنها در تمام ممالک اسلامى رو به فزونى نهاد و مردم خير انديش و امرا و وزرا و بزرگان و تجار موقوفات زيادى را براى امور عام المنفعه از خود به يادگار گذاشتند.

در دوره سامانيان در نيمه‌دوم قرن چهارم تشکيلات ادارى به نام ديوان اوقاف بوجود آمد که به کار مساجد و اراضى موقوفه رسيدگى مى کرده است. قبل از آن وظيفه اداره اوقاف بر عهده قضات بوده است. از به وجود آمدن ديوان اوقاف معلوم مى شود که در اين دوره موقوفات نسبتاً فراوان بوده است. از طرفى چون مهمترين منبع درآمد در اين دوره زمين کشاورزى بود و رقبات موقوفه را اراضى کشاورزى تشکيل مى دادند لذا، موقوفات از اهميت ويژه و حياتى برخوردار بود.

در دوره سلجوقى، نظام الملک وزير ملک شاه، مدارس نظاميه را با استفاده از درآمد موقوفات بنياد نهاد، با حمله مغولان به ايران وضع موقوفات آشفته گرديد و اشراف برخى از آنها را تصرف کردند. تلاش هاى خواجه نصير طوسى در دوره هولاکو براى سروسامان دادن به وضع موقوفات، باوجود اينکه نظارت برآنها را خود به عهده گرفت، نتيجه خوبى نداشت و مشکلات همچنان تازمان اسلام آوردن ايلخانان مغول ادامه يافت. تلاشهاى رشيدالدين فضل الله همدانى در اين زمينه بسيار حايز اهميت است. با توجه به اينکه موقوفات در اين دوره بسيار چشمگير بوده و رشيد الدين فضل الله تأکيد زيادى بر آن داشت. همين وسعت و اهميت سبب ايجاد تشکيلات منظمى براى اداره موقوفات به نام حکومت اوقاف، وابسته به ديوان قضا گرديد که تحت نظارت قاضى القضات عمل مى کرد و رئيس آن حاکم اوقاف بود.

پس از اين دوران ماهيت مذهبى سلسله صفويه سبب تحول نوع و مصارف موقوفات گشت. در اين دوره تشکيلات مستقلى براى اداره موقوفات زير نظر صدر به وجود آمد که نمايندگانى در همه شهرهاى بزرگ به نام وزير اوقاف داشت و نظارت بر اوقاف بر عهده آنها بود و اين توجه موجب گسترش کاروانسراها، رباط ها، تکيه ها، امامزاده ها و آب انبارهاى وقفى در اين دوره گرديد. در دوره صفويه موقوفات رشد و پيشرفت قابل توجهى داشته است. لمبتون مى گويد: اصولاً صفويه بسيارى از املاک خود را وقف مقاصد خيريه بخصوص وقف بقاع متبرکه شيعه و ازهمه بالاتر آستانه امام رضا (ع) در مشهد و خواهرش (س) در قم کردند. بعضى از اين املاک وقفى موقوفاتى بود که به خاندان صفويه پيش از آنکه به سلطنت برسند تعلق داشت. شايد بتوان گفت در زمان شاه عباس اول بيش از هردوره ديگر به عده املاک موقوفه اضافه شد.

با سقوط صفويان وضع موقوفات آشفته شد. با روى کار آمدن افشاريه و توجه نادرشاه به امور نظامى، وى براى تأمين مخارج نظامى، بخشى از موقوفات را ضبط کرد. در دوره زنديه، کريم خان زند قصد داشت مانند صفويان به موقوفات توجه نشان دهد، اما موفق نشد. دردوره قاجاريه موقوفات روبه فزونى گذاشت. اروپاييانى که دراين دوره از ايران ديدن کرده اند، از املاک فراوان موقوفه سخن گفته اند، ازجمله، هانرى رنه آلمانى که دراواخر دوره سلطنت ناصرالدين شاه از ايران ديدن کرده است، مى نويسد: "املاک بسيارى وقف مساجد و مدارس و بقاع متبرکه شده است. عايدات املاک وقفى بسيار زياد است، مخصوصاً عايدات موقوفات امام رضا(ع) که مقبره او در شهر مشهد واقع است بسيار مهم مى باشند." وى درآمد موقوفات امام رضا (ع) را در سراسر کشور شصت هزار تومان نقد و ده هزار خروار غله ذکر مى کند. با وجود اينکه املاک موقوفه ازدادن ماليات معاف بودند، شاه به عنوان حق التوليه سالى هزارتومان از مشهد دريافت مى کرد. آنچه در تاريخ معاصر ايران داراى اهميت خاص است تصويب قانون موقوفات مى باشد که اداره موقوفات تا حدودى سروسامان مى گيرد. پس از پيروزى انقلاب اسلامى و با فتواى حضرت امام خمينى (ره) تغييراتى درجهت بازگشت اوقاف سابق به مالکيت وقفى صورت گرفت. فتواى امام (ره) در مورد وقف مبنى بر اينکه موقوفات بايد درحال وقفيت باقى مانده و بدان عمل شود تأثير زيادى بين روستاييان که در نتيجه اصلاحات ارضى زمين هاى موقوفه را تصرف کرده بودند گذاشته است. عواملى از قبيل تغيير ساختار تشکيلاتى سازمان اوقاف و اداره آن تحت نظارت مقام ولايت فقيه، تصويب قوانين لازم در جهت احياى موقوفات و رعايت احکام وقف ومسايل شرعى سبب گرديد تا افراد خير در اين امر مهم اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى بيشتر مشارکت کنند.

در ادامه بعد از تشریح پیشینه وقف وبا توجه به اهتمام رسول خدا (ص) و جانشینان آن حضرت به مسأله وقف می توان به جایگاه و نقش وقف در پویایی اسلام پی برد که پویایی دین اسلام به زنده ماندن شعائر و احکام اسلامی و برخورداری پیروان آن از امنیت روحی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... است.

 

- نقش اول وقف یعنی نیازهای اجتماعی جامعه در حوزه وقف

 -ایجاد مراکز شبانه روزی برای حمایت از دانش آموزان بی سرپرست و نیازمند

- ایجاد مراکز نگهداری سالمندان برای حمایت از سالمندان فاقد مسکن

- ایجاد مراکز درمانی برای درمان بیماریهای خاص وپر هزینه نظیر تالاسمی ، سرطان

-ایجاد مراکز آموزشی برای عقب ماندگان ذهنی وجسمی وحمایت مالی ازاین مراکز

- ایجاد مراکز بانک خون واعضاء برای بیماران نیازمند به این موارد

-ایجاد مراکز پیشگیری و ترک اعتیاد

، با این شرح مختصر به نقش وقف در تامین اجتماعی جامعه واثرات آن در زدودن فقر در جامعه می پردازیم

فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوه ها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر: (که غرض آفرینش انسان بوده است) به او داده است. یکی از جاهایی که «وقف» می تواند به طور فعّال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند، در بیان محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی می باشد. مطالعه اجمالی تاریخ وقف این حقیقت را روشن می کند که نخستین انگیزه های واقفان برای مبادرت به وقف، نابودی فقر و محرومیت از جامعه مسلمین بوده است .در وقفنامه حضرت امیر (ع) بعد از حمد و ستایش خداوند متعال آمده است:

«علی ، عبدالله و امیرمؤمنان، دو مزرعه ابن نیزر و بغیبغه را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد، تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد. فروخته نمی شود، بخشیده نمی شود، تا به دست وارث هستی (خدا ) برسد»

 

به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کرد در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل می شد، به طوری که از تاریخ بدست می آید، در صدر اسلام، علاوه بر این که تعداد موقوفات محدود بوده، بیشتر برای رهایی فقرا از وضع سخت معیشتی آن زمان اختصاص داده شده است و به تدریج با فتوحات مسلمین و گسترش سرزمین های اسلامی و با سرازیر شدن ثروت کشورهایی مانند ایران، یمن و عراق و ... به بیت المال وضع زندگی مسلمانان بهبود پیدا کرد و همراه با آن فرصت بیشتری برای پرداختن به مستحباتی همچون «وقف» حاصل شد. و اکنون پس از چهارده قرن همچنان بهترین سیستم تأمین اجتماعی است که با استفاده از حسن نیکوکاری و وعده ثروت در آخرت در بین مردم رواج دارد بدون اینکه هزینه ای برای بیت المال مسلمین داشته باشد.

 

یکی از موارد مصرف وقف بهبود درمان در جامعه

از آن جا که طب و درمان یکی از نیازهای همیشگی به شمار می رود، واقفان به این امر همت گماشته، بیمارستانهایی را برای مسلمین وقف کردند. در حدود قرن چهاردهم هجری در بغداد، خوزستان، موصل، بصره و نیشابور بیمارستانهایی وجود داشت که این بیمارستان ها مرکز تعلیم و تعلّم طب بود. مخارج این بیمارستان ها معمولاً از درآمد موقوفاتی بود که برای آنها قرار داده بودند، و افرادی هم نیروی فکری و بدنی خود را وقف بیماران می کردند. ناصر خسرو قبادیانی، اندیشمند قرن چهارم هجری بیمارستان بیت المقدس را چنین توصیف می کند: «وبیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد، و خلق بسیار دارد، و شربت دهند و طبیبات باشند که از وقف مرسوم بسیار دارد»

شیخ فضل الله همدانی، از مشاهیر اسلام، نیز املاک و درآمدهای فراوانی را وقف مردم کرد، از آن جمله موقوفات ربع رشیدی (در تبریز) بودکه در آنجا و مراحل و شرایطی برای تحصیل علم طب در این موقوفه حکمفرما بود: «شرط می رود که طبیبی حاذق ملازم آن باشد و رعایا را مداوا کند...و باشد که آن طبیب قادر باشد که درس طب دهد و متعلّم را همواره درس گوید...»

 

نقش وقف در بهبود مراکز آموزش و پژوهش در جامعه

از قرن دوم هجری مسلمین یکه تازان و طلایه داران علوم و فرهنگ جهان بوده اند. نوابغی که در طول سده دوم تا نهم هجری در قلمرو اسلامی ظهور کرده اند، بی شمارند. لذا قسمت عمده ای از موقوفات در آن دوره از تاریخ تمدن اسلامی به رشد شاخه های مختلف علوم اختصاص یافت؛ املاک و ثروتها یکی پس از دیگری وقف احداث مدارس، دانشگاه ها و بیمارستان ها می شد

جرجی زیدان می گوید: «نظام الملک اولین کسی بود که در اواسط قرن پنجم هجری به واسطه تأسیس مدارس در ممالک اسلامی شهرت یافت و در بغداد و اصفهان و نیشابور و هرات و غیره مدارس ساخت، و همه این مدارس، به خصوص مدرسه بغداد به نام وی «مدرسه نظامیه» خوانده می شد. نظامیه بغداد در سال هجری به امر نظام الملک و به دست ابو سعید صدفی در کنار دجله بنا شد و بازارها و کاروان سراها و ده ها در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه گردید، به طوری که هزینه آن به شصت هزار دینار رسید. این مدرسه از مراکز مهم علمای اسلام گشت و رجال بزرگی از آن مدرسه بیرون آورند»

کتابخانه های مهمی نیز در این تأسیس گردید و در اختیار عموم گذارده شد که نخستین کتابخانه عمومی را خلفای عباسی در بغداد دایر کردند و آن را بیت الحکمة نامیدند و کتابهای مختلف علمی را در آن جمع کردند. پس از تأسیس بیت الحکمة دیگران هم در بغداد کتابخانه دایر کردند. از آن جمله کتابخانه شابور ابن اردشیر، وزیر بهاءالدوله در سال ، است که آن را وقف کرد و بیش از ده هزار جلد کتاب داشت و بیشتر کتاب های آن به خط دانشمندان مهم بود و غالباً مؤلفین یک نسخه از تألیفات خود را وقف آن کتابخانه می کردند.

 

 نقش و تأثیر وقف در فرهنگ سازی:

 وقتی به تاریخ موقوفات نظر می کنیم، بین وقف و شکوفایی تمدن اسلامی رابطه ای جدی و اساسی می یابیم؛ در تاریخ اسلامی، اولین واقف رسول خدا بود و اولین موقوفات به دست ایشان، مسجد قبا و مسجد النبی و حوائط سبعه (بُستان های هفتگانه) بود ماهیت این موقوفات نشانگر فرهنگی بودن وقف در نگرش اسلامی است. پس از پیامبر نیز هزاران مورد برای وقف اختصاص داده شده است (چه در کشورهای مختلف اسلامی و چه در کشورهای غیر اسلامی که مسلمانان در آنجا زندگی می کنند) نقش این موقوفات در فرهنگ و تمدن اسلامی، آنچنان گسترده است که برخی پژوهشگران با مطالعه تاریخ اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی دریافته اند که وقف در زمینه های مختلف کارکرد مثبت داشته و سبب رونق و پویایی دین مبین اسلام گردیده است.لذا نیازهای فرهنگی جامعه در حوزه وقف:

-تاسیس مراکز ، پژوهشی ودانشگاهی

- احداث وتجهیز خوابگاه های دانشجویی ودانش آموزی

- حمایت مالی از فیلمنامه نویسان ، کار گردانان ومستند سازان جهت

- توسعه وترویج فرهنگ وقف در جامعه

- حمایت مالی از هنر مندان جهت ترویج دین وفرهنگ اصیل ایرانی به زبان هنر

- پرداخت کمک هزینه تحصیلی به دانشجویان ودانش آموزان کم در آمد

 

پویایی فرهنگ:ساز و کار فرهنگ تا حد زیادی منوط به کارکرد وقف است. عدم معصیت در موقوف یکی از شرایط پذیرفته شدن وقف است مثلاً برای کارهای خلاف شرع نمی توان وقف کرد. وقتی شرایط و دیگر مباحث مرتبط با وقف را در فرهنگ اسلامی مطالعه می کنیم در می یابیم که شریعت برای وقف اهداف عالی و رسالتی زیر بنایی و اساسی و گسترده، در نظر گرفته است. به همین دلیل بود که نهادهای فرهنگی بزرگی در سرزمین های اسلامی مثل بیت الحکمه در دوره مأمون عباسی تاسیس و دایر شد.

خواجه نظام الملک با استفاده از اوقاف، مدارس نظامیه را در سراسر جهان اسلام گسترش داد. قابل توجه است در دوره های قدیم که سرمایه هایی مانند نفت در اختیار اداره کنندگان جامعه نبود، همه نهادهای فرهنگی با اوقاف و وجوهات به خوبی اداره می شد.

 -رويکرد اقتصادي‏ وقف :

 در ادامه به نیازهای اقتصادی وقف در جامعه می پردازیم که عبارتنداز :

-پدید آورنده واحیا کننده ی مشاغل

-توسعه دهنده ی کشاورزی ودامداری

- گسترش صادرات و واردات

-توسعه فناوری و تحقیقات

- توسعه گردشگری وصنعت دتوریسم 

- رشد وبالنگی ثروتها وتوانایی های جامعه

- افزایش بهره وری به عنوان اساسی ترین محور اقتصاد

-ایجاد کننده وتوسعه دهنده ی علوم پزشکی ، صنعت و معدن و.....

 شايد متداول‏ترين نقش وقف را بتوان در رويکرد اقتصادي آن مشاهده کرد. اگر چه اين رويکرد با ديگر رويکردها بي‏ارتباط نيست اما نمونه‏ي موقوفاتي که در سيره‏ي پيامبر اکرم )ص( و ائمه‏ي معصومين )ع نيز وجود داشته بيشتر در اين قالب قرار مي‏گيرد. اصله‏هاي خرمايي که علي (ع) به دست خود غرس مي‏نمود، چاه‏هاي آبي که پس از رسانيدن به مرحله‏ي بهره‏برداري »سبيل« مي‏فرمود و مزرعه‏هايي را که احداث و بر فقرا و نيازمندان وقف مي‏کرد همه نشان دهنده‏ي اهميت وقف و امکان بهره‏برداري گسترده از اين نهاد با رويکردي اقتصادي است.
از مهم‏ترين آثار اقتصادي وقف تحديد تکاثر است. وقف رويکردي است که بدون هر گونه اختلاف، درگيري و عدم رضايتي انتقال ثروت‏ها را در پي دارد که در عين حال که ترمزي بر تکاثر محسوب مي‏شود جهشي به سوي رهايي بي‏نوايان از فقر محکوم و نهايتا تحقق عدالت اجتماعي است. اسلام ضمن تشويق و ترغيب افراد به کار و تلاش و کوشش، راه‏هايي را نيز پيش‏بيني کرده که مازاد ثروت اشخاص متمول در مسيري صحيح و به منظور پر کردن شکاف‏هاي اجتماعي جريان پيدا کند. هدف رويکرد اقتصادي وقف اين است که سطح زندگي طبقات پايين اجتماع که نمي‏توانند نيازمندي‏هاي زندگي خود را بدون کمک ديگران رفع نمايند بالا بيايد تا با اهل نعمت و ثروت قريب‏الافق شوندو از فاصله‏ي طبقاتي کاسته شودبرخي معتقدند موقوفات که عمدتا به ايجاد مراکز مختلف آموزشي، فرهنگي، بهداشتي و اقتصادي اختصاص پيدا مي‏کنند علاوه بر اينکه در شهرنشيني جوامع که از مؤلفه‏هاي توسعه‏ي اقتصادي است نقش قابل توجهي دارند به شهرها هم، نوعي برجستگي دینی ،                 
تاريخي و اقتصادي خواهند بخشيد .دولت اسلامي مي‏تواند موقوفات عمومي را به گونه‏اي سازماندهي و جهت‏دهي نمايد که به عنوان يک منبع مالي بتوان از آنها براي از بين بردن فقر و محروميت، تأمين بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و ده‏ها مورد ديگر استفاده کرد و زمينه‏ي توسعه‏ي اقتصادي همراه با عدالت اجتماعي را فراهم سازد
به هر حال بحث فقرزدايي، کارآفريني و تحقق عدالت اجتماعي اگر بخواهد پوششي فراگير داشته باشد صرفا با اتکا به منابع دولت امکان‏پذير نخواهد بود و راهي جز توجه جدي به راه‏حل‏هاي مردمي وجود ندارد.
شايد حدود هزار آيه در قرآن مجيد به صرف اموال به منظور رفع فقر فردي و اجتماعي توصيه مي‏کند و در هفتاد آيه از انفاقات نام برده است. وقف که از مصاديق بارز انفاق است اين زمينه را فراهم مي‏آورد که بخش مهمي از شکاف‏هاي طبقاتي به وسيله‏ي مردم مرتفع شود.

 

نتيجه گيرى

وقف يکى از برترين و پردوامترين مظاهر احسان و نيکوکارى به مردم و خدمت به همنوعان و کمک به مصالح جامعه وتنظيم امور فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى است.31)وقف که در آن اصل مال يا ملک مى ماند و منافع و عوايد آن در امور عام المنفعه مصرف مى شود کارنيکى است که در ساماندهى زندگى فردى و اجتماعى نقش فراوانى دارد. نهاد وقف درادوار گذشته نيز وجود داشته و پس از اسلام با تأثيرپذيرى ازجهان بينى اسلامى به صورت استمرار و جهت دار مطرح مى شود و همچون چشمه سار غير خواهى خداپسندانه و مردم گرايانه در زمينه هاى مختلف به جريان خود ادامه مى دهد.

رشد و شکوفايى در عرصه هاى مختلف يک جامعه مستلزم وجود عاملى قوى براى انسجام و انگيزش است. در پاره اى از جوامع عامل مليت، قوميت و يا نژاد، چنين نقشى را برعهده داشته اند ليکن اين عوامل در جامعه دينى نمى تواند نقش پررنگ و مؤثرى را ايفا کنند.

در جوامع دينى و اسلامى عامل متغير اصلى براى ايجاد انگيزش" توسعه ارزش هاى دينى ومذهبي" است. در اين راستا اصل مقدس وقف مى تواند درصحنه اقتصاد نقش برجسته اى را عهده دار شود. اصل مقدس وقف در شرايط فعلى جامعه، در حالت خرد و فردى مورد توجه قرار مى گيرد. ليکن اين وضعيت مى تواند از طريق مطالعه و برنامه ريزيهاى دقيق و جامع به مفهومى وسيع و مؤثرتر تبديل شود.در مجموع در نهاد وقف که در آن مالکيت خصوصى به نوعى مالکيت عمومى تبديل مى شود مراکز مختلف آموزشى، فرهنگى، بهداشتى و اقتصادى ايجاد مى گردد که علاوه بر آنکه در شهرنشينى جوامع که از مؤلفه هاى توسعه اقتصادى است نقش قابل توجهى دارند به شهرها نوعى برجستگى دينى، تاريخى و اقتصادى خواهد بخشيد و توسعه را همراه با عدالت اجتماعى به ارمغان خواهد آورد.

مى توان به جرأت ادعا کرد که اگر اوقاف در مسير صحيح به راه انداخته شود و واقفان به راه معقول و درستى هدايت شوند بسيارى از مشکلات جامعه حل مى شود، به عبارت ديگر، کارنامه درخشان وقف اين نويد را به ما مى دهد که از طريق گسترش موقوفات و هدايت آنها مى توان اکثر نيازها و ضروريات جامعه را تأمين کرد و سنگينى اين امور را از بيت المال مسلمين برداشت يا لااقل از فشار آنها بر بودجه کل کشور کاست.

با توجه به کارکردهاى مثبت وقف در جامعه، ضرورى است که از طريق تدوين يک سياست اصولى و برنامه ريزى شده از سوى دولت به منظور شکوفايى فرهنگ وقف در جامعه، زمينه هاى احياى اين سنت حسنه و نبوى را فراهم آورد. اين امر مستلزم تلاش همه دستگاههاى اجرايى کشور است. از همه مهمتر، عمل مسؤولان به وقف به عنوان الگو مى تواند در گرايش و سوق دهى مردم در عمل به وقف مؤثر باشد و به تدريج فرهنگ وقف در جامعه حاکم گردد.و نهايت آنکه، به نظر مى رسد در ميان جوامع موجود، جمهورى اسلامى ايران مناسب ترين شرايط و بستر براى حرکت به جهت مورد نظر (توسعه وقف به عنوان شالوده توسعه اقتصادى) را داراست و اميد است با يارى خداوند و تلاش بندگان مخلص او ايده مطرح شده بتدريج تکميل و تکامل يابد و وقف محورى گردد براى توسعه اقتصادى واجتماعى وفرهنگی جامعه.ان شاء الله.

1) کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی و عضو پیوسته انجمن متخصصان روابط عمومی ایران

2) کارشناس مدیریت برنامه ریزی

منابع :

-فرشى،سيدعلى اکبر،قاموس قرآن.ج7،

- فيض،عليرضا،"وقف وانگيزه هاى آن"،فصلنامه وقف ميراث جاويدن

-درکشورمراکش به وزارت اوقاف، وزارت حبوس و اموراسلامى گفته مى شود، فصلنامه وقف ميراث   جاويدان،

-فیض علی رضا "وقف و انگیزه های آن " فصل نامه میراث جاویدان

                      -جناتی محمدابراهیم وقف از دیدگاه مبانی اسلامی    ( فصلنامه میراث جاویدان )

                   -   سلیمی فر مصطفی   نگاهی به وقف وآثار اقتصادی و اجتماعی آن

                    - فیص علی رضا "وقف وانگیزه های آن فصلنامه میراث جاویدان

.                  -شيرواني، رضا، »وقف در ميان ملت‏هاي جهان و مذاهب اسلامي«، فصل‏نامه‏ي ميراث جاویدان

                                                                               
                    سالک، محمدتقي، »سخني درباره‏ي وقف«، فصل‏نامه‏ي ميراث جاویدان.

    
               -شهيدي، جعفر، »نامه‏اي از استاد دکتر شهيدي«، فصل‏نامه‏ي میراث جاویدان

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:, | 21:55 | نويسنده : امیر حسین میرزازاده |